زوزن، مسجد
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
سه شنبه 18 مرداد 1401
https://cgie.org.ir/fa/article/267357/زوزن، مسجد
پنج شنبه 23 اسفند 1403
چاپ نشده
25
1401
زوزَن، مسجد، بنایی از سدۀ 7 ق/13 م واقع در زوزن، از توابع شهرستان خواف. شهر کهن زوزن اکنون محوطهای وسیع شامل زمینهای کشاورزی و تپهماهورهایی است که در پی ویرانی فضاهای معماری حاصل شده است. در مرکز زوزن، کهندژِ شهر، محصور در بارویی تقریباً مربعمستطیل نامنظم قرار داشته که طول دو ضلع بزرگ آن، هریک حدود 550 متر، ضلع غربی 400، و ضلع شرقی 320 متر بوده است (عدل، «یادداشتی ... »، 232). در سمت شرقی کهندژ، بنای ناتمام عظیمی باقی مانده است که مسجد زوزن یا مسجد ملک زوزن نامیده میشود (همانجا؛ گدار، IV(1)/113)؛ مشکوٰتی، 85؛ ویلبر، 104). امروزه، این مسجد دو ایوان در شرق و غرب به فاصلۀ 45متری از یکدیگر دارد. ایوان غربی (قبله) دارای دهانهای به پهنای 30/ 13، و عمق 65/ 22 متر است، و اگر طاق آن برپا بود، حدود 30 متر ارتفاع داشت. بر میانۀ دیوار انتهایی این ایوان محراب تعبیه، و در منتهاالیه سمت چپ، در ارتفاع حدود 2 متر از کف ایوان، درگاهی بزرگ به پهنای 70/ 2 متر ایجاد شده است (گدار، IV(1)/116-117؛ عدل، همان، 232-233). به نظر گدار، این درگاه راه ورودی شخصیتی بلندمرتبه از کاخ مجاور مسجد به درون بوده است (IV(1)/117, 121)، که در ظاهر سنخیت میان وظایف دارالعماره و مسجد، مجاورت آنها را با یکدیگر ایجاب میکرده است (نک : عثمان، 312-313) و به نظر عدل میتوانسته نورگیری مناسب نیز باشد (همان، 233-234). در سمت راست محراب، یک ورودی با طاق هلالی به فضای کوچک مستطیلی باز میشود که بر اساس شواهد و قراین، محل خاکسپاری کودک والاتباری بوده که در بطن دیوار انتهایی ایوان انتخاب شده، و یا پیش از ساخت مسجد، آرامگاه بوده است (همانجا). بر جوف اسپر ایوان نیز طاق عریض و ضخیم هلالی تعبیه شده که وزن دیوار انتهایی را از روی درگاهی و محراب به جرزهای طرفین انتقال میداده است (لباف، سیمای ... ، 50؛ عدل، «نگاهی ... »، 102، تصویر 9). آثار موجود حاکی از آن است که این بنا همزمان با یورش لشکر مغول به خراسان در 617 ق/1220 م ناتمام مانده است (همان، 90؛ لباف، «سیر ... »، 1141-1142). ساختمان ایوان غربی تکمیل، و رویۀ پایههای آن نماسازی شده، اما تزیینات داخلی بهطور کامل اجرا نشده است. در دو سوی شمال و جنوب ایوان یادشده، به شیوۀ مساجد دوایوانی، دو شبستان در نظر گرفته شده، و طاق غرفههای جلو ورودی شبستانها نیز احداث شده است. اینک فقط شالودۀ پایۀ شمالی و جنوبی غرفهها و داغی پاکار طاق غرفهها بر دو سوی دیوارهای شمالی و جنوبی ایوان بر جا مانده، درحالیکه شبستانها هم ساخته نشدهاند (همو، 1142). شاید براثر زلزلۀ شدیدی که در 737 ق/1337 م در آن منطقه رخ داد، سقف ایوان غربی فروریخته، و دو بازوی غرفههای دیوار جنوبی ایوان غربی ویران شده باشد (فصیح، 3/ 52-53؛ زنگنه، 69-70؛ مجد خوافی، 117) که در سالهای 1366- 1368 ش بازسازی شدند (نک : «فهرست ... 1363-1366، 1368 ش»، بش ؛ «گزارش ... »، بش ). در دهههای اخیر، افزونبر بازسازی پایههای ایوان غربی و ترمیم دیوارها، تزیینات آجری و کاشی نمای ایوانهای غربی و شرقی تثبیت شدهاند (نک : صبور، «گزارش ... 1371 ش»، 33-36، «گزارش ... 1372 ش»، بش ؛ «فهرست ... ، 1370 ش»، 13-14). پهنای دهانۀ ایوان شرقی 3/ 11، و عمق آن 9 متر است. سقف این ایوان فروریخته، و مقرنسهای زیبای تلفیق آجر و کاشی باقیمانده، و پاکار سقف حاکی از پوشش منحصربهفرد آن است (لباف، سیمای، 51؛ هیلنبراند، 183). بر دو سوی شمال و جنوب این ایوان و بر میانۀ دیوارها، دو درگاهی قرار دارد. از میانۀ دیوار انتهایی ایوان شرقی نیز درگاهی عریض به سمت شرق گشوده شده است که کاربرد آنها مشخص نیست (لباف، «سیر»، 1134). کتیبههای مسجد زوزن افزونبر اینکه جلوه و زیبایی به بنا بخشیدهاند، نقشی مهم در تعیین تاریخ و هویت آن ایفا میکنند. به نظر عدل («یادداشتی»، 235)، شمار کتیبههایی که قرار بود در مسجد زوزن نصب شوند، دستکم به 11 رشته میرسید که آثار 6 رشته از آنها برجای مانده، و از 5 رشتۀ دیگر حروف گوناگونی در هنگام پیگردیها پیدا شده است. در ظاهر، کهنترین کتیبۀ آجری، بر نمای شرقی پایههای ایوان غربی (قبله) نقش بسته است. این کتیبۀ بهنسبت بزرگ در کنار قطعههای کاشی فیروزهای سخت آسیب دیده است؛ اما برخی کلمات برجایمانده میتواند تاحدودی حاکی از مضمون کتیبهها باشد. کتیبۀ پایین نمای پایۀ شمالی ایوان غربی با «بسم الله الرحمٰن الرحیم» و آغاز سورۀ مؤمنون (23) شروع شده، و در پایین نمای پایۀ جنوبی ایوان غربی خاتمه یافته است. عدل در پایان کتبیه، عبارت «فی شهر ربیعالاول سنۀ خمس عشر و ستمائه» (615 ق/ 1218 م) و «عمل محمد بن ... » را تشخیص داده، و به نظر او، نام و القاب ملک زوزن، سازندۀ مجموعه، بهاحتمال قریببهیقین، پس از بخش قرآنی و پیش از محل تاریخ کتیبه قرار داشته است (همانجا؛ بلر، 76)؛ همانگونه که حمدالله مستوفی از او بهعنوان سازندۀ «عمارت عالی» در زوزن یاد کرده است (ص 154). کتیبهای دیگر به طول 13، و پهنای 5 متر بر فراز دیوار انتهایی ایوان قبله نقش بسته است. این کتیبه در دو بخش افقی به خط کوفی، و عمودی به خط ریحان، با تاریخ 616 ق/ 1219 م است و بهدلیل نوآوری فنی آن، از نمونههای ارزشمند کاشیکاری در جهان به شمار میرود (گدار، 122-125؛ نیز IV(I)/114؛ عدل، «یادداشتی»، همانجا). اهمیت چشمگیر این مجموعۀ تزیینی شاید بهسبب تلفیق آجر لعابدار و کاشی تراشخورده برای نخستینبار در آن است که نوآوری و گامی بزرگ در ابداع کاشی معرق به شمار میآید (همانجا). این کتیبه را گدار (IV(I)/124)، عدل (همان، 236) و بلر (ص 78) با اختلاف خواندهاند. آخرین خوانش کتیبه، که بنابه نوشتۀ عدل (همانجا)، خودش بهطور صحیح به دست داده، چنین است: [برسم اصحاب الامام الاعظ]ـم سراج الامه ابیحنیفه نعمان بن الثا[بت] الکوفی رضی الله عنه. از کتیبۀ کوچک عمودی در منتهاالیه جنوب اسپر ایوان غربی، عبارت «ست عشر و ستمائه» را میتوان تشخیص داد. بر فراز نمای شرقی ایوان غربی (پخی جلو پوشش) نیز کتیبهای از آجر لعابدار فیروزهای به خط نسخ وجود داشته، که از بالای سرستون گلدانیشکل پایۀ شمالی آغاز، و پس از دورزدن پوشش جناغی دهانۀ ایوان در بالای سرستون پایۀ جنوبی خاتمه مییافته است. از متن این کتیبه فقط کلمۀ «عظیما» و الف ماقبل آن باقی مانده است. در درون قاب مستطیلشکل واقع در زیر کتیبۀ کاشی فیروزهای اسپر ایوان قبله که یاد شد، 13 قاب دایره یا شمسه با استفاده از قطعههای متنوع آجرتراش و کاشی فیروزهای نقش بسته، و بهجز قاب میانی که شامل نامهای الله، محمد (ص) و خلفای راشدین است، بقیه تقریباً بهقرینه با زمینۀ کاشی فیروزهای و شبکههای آجرتراش است؛ اما بر دو سوی شمسۀ میانی، دو قاب دایرهایشکل با شبکههای تشکیلشده از تلفیق آجر و کاشی اجرا شده، که هر کدام در میانه، به ستارهای 10پر منتهی شدهاند و در میان هر ستاره، عبارت فارسی «دوعاگوی عز تو» به خط نسخ، بر قاب سمت راست، و عبارت «دوعا میخواهد» بر قاب سمت چپ نوشته شده است (همان، 237). بر روی پایۀ ایوان شرقی نیز کتیبۀ آجری برجستهای وجود داشته، که سخت آسیب دیده است، و اکنون عبارت «بسم الله» در آغاز کتیبۀ پایۀ جنوبی ایوان، و نیز کلمۀ «ستمائه» در انتهای کتیبۀ پایۀ شمالی ایوان شرقی را میتوان تشخیص داد (نک : همان، 236؛ بلر، 76). محراب مسجد، در انتهای ایوان قبله، تقریباً به سمت غرب است که موجب اظهارنظرهایی متفاوت شده است. گدار جهت قبله را نادرست، و تابع کاخ ملک زوزن دانسته، که پیش از آن در محل وجود داشته، و بر آن است که دیوار انتهایی ایوان را بهتبع دیوار کاخ، و بدون درنظرگرفتن قبلۀ صحیح ساختهاند (IV(1)/116-117). از سویی، کاوشهای باستانشناسی بقایای معماری در مجاورت ایوان و خارج از آن، در سمت غرب نشان نداده است که متعلق به سازهای مانند کاخ باشد (لباف، «سیر»، 1134)؛ از سوی دیگر، بلر ضمن رد نظریۀ گدار، جهت قبلۀ مسجد زوزن را به استناد کتیبهای که اینک از میان رفته، ولی او دیده است، از آنِ پیروان مذهب حنفی میداند (ص 78-81). عدل تعیین دقیق جهت قبله را مسئلهای هندسی و ریاضی پیچیده دانسته است و اینکه، بر اساس محاسبات، اختلاف قبلۀ حنفی زوزن با جهت جغرافیایی قبلۀ کنونی در زوزن (´´31 ´30 °52) قابل توجه است (همان، 238- 239). از نظر زیباییشناختی، مسجد زوزن بهگونهای آراسته شده که در حد امکان چشمنواز باشد. تناسب و تقارن در ایوانها، تأکید بر قاببندیهای بزرگ و کوچک، تلفیق آجر و کاشی و تنوع در نقشها و کتیبهها که همه با قطعههای آجرتراش و کاشی شکل گرفتهاند، نمای زیبا و چشمنوازی به بنا داده است. هنرمند افزونبر تجسم ایدههای هنری خود، برای القای شکوه و جلال بنا به بیننده، با عمق و طول و پهنایی بهنسبت قابلتوجه که در روی پایهها به قابها و کتیبهها داده، آن را بزرگتر و عظیمتر از آنچه هست، به نظر آورده است. بدنهها و انتهای ایوان قبله، بهویژه محراب میتوانست جلوهگاه زیباترین آرایهها باشد که شاید بهسبب تهاجم مغولها نیمهتمام مانده است؛ ولی تزیینات بازمانده بر بالای محراب، نمونۀ تزییناتی است که میبایست در ایوان انجام میدادند (لباف، سیمای، 50-53؛ نیز نک : عدل، «یادداشتی»، 233، 235-236). بهرغم نظریات متنوع دربارۀ کاربری بنا، برخی از پژوهشگران آن را مسجد (نک : مشکوٰتی، 85؛ گدار، IV(1)/113؛ ویلبر، 104؛ خسروی، 409-410؛ زنگنه، 83)، برخی مدرسه (بلر، 78-79)، و برخی نیز مسجد ـ مدرسه دانستهاند (نک : عدل، همان، 237- 238؛ هیلنبراند، 182-183). مطالعات، پیگردیها و کاوشهای باستانشناسی به ظاهرشدن نشانهها و فضاهایی انجامید که به استناد آنها میتوان کاربری این بنا را صرف مسجد فرض کرد، مانند نگاشتن سورۀ «مؤمنون» (23) مشرف بر صحن که در آیههای آغازین آن بر لزوم خضوع و خشوع مؤمنان در هنگام نماز تأکید شده؛ نبود فضاهای خاص آموزشی؛ وجود شبستانهای دو طرف ایوان قبله؛ و شالودۀ رواقهای دو سمت شمال و جنوب بنا که با تمامی مساجد دوایوانی خراسان بهطور کامل هماهنگ است (نک : لباف، «سیر»، سراسر اثر؛ عدل، همانجا). مطالعات و کاوشهای باستانشناسی پیرامون مسجد زوزن نشان داده است که از سدههای نخستین دورۀ اسلامی تا برآمدن مسجد ملک زوزن در اوایل سدۀ 7 ق/13 م، تغییر و تحولات چشمگیری در ساختار مساجد زوزن رخ داده که خوشبختانه آثار و شواهد آن تغییرات هنوز موجود و قابل مشاهده است. برای نمونه، در خاکبرداریهای سال 1369 ش (گمانۀ الف) در مجاورت جنوب ایوان غربی، بقایای ستونهایی نمایان شد که دستکم در 3 مرحله شکل آنها تغییر کرده، و بهمنظور تحمل پوشش سنگینتر، ضمن رعایت شیوۀ معماری زمان، تقویت شدهاند؛ زیرا مقطع دایرۀ ستونهای اولیه در یک مرحله به مقطع مربع، و در مرحلۀ بعد به مقطع مستطیل در ابعاد بزرگ تبدیل گردیده است. این تغییرات، تجدید بنای دستکم 3 مسجد را پیش از احداث مسجد ملک زوزن گواهی میدهد (لباف، همان، 1130-1131). باتوجهبه اندازۀ ستونها و فضاهای قابل تشخیص، آخرین مسجد، پیش از مسجد ملک زوزن، بسیار بزرگ و گسترده و برخوردار از تزیینات و کتیبههای آجری قالبریزیشده مانند کتیبههای آجری مدرسۀ نظامیۀ خرگرد بوده، که شمار فراوانی از آنها هنگام پیریزی پایههای مسجد ملک زوزن در زیر شالودۀ دیوارها دفن شده، و شماری از آنها نیز که در ضمن پیگردی و خاکبرداری جمعآوری گردیده است، اکنون در زوزن نگهداری میشود (همان، 1142-1143؛ عدل، «نگاهی»، 93-94).مهمترین اثری که از آخرین مسجد، پیش از مسجد ملک زوزن، باقی مانده، محرابی زیبا با گچبریها و کتیبههای متنوع رنگی در مجاورت دیوار شمالی ایوان قبلۀ مسجد ملک زوزن است. این محراب به عرض 68/ 1، و ارتفاع 05/ 3 متر با کتیبه و اشکال گیاهی و هندسی مشبک آراسته شده، و با ظرافت و دقت در فضای صندوقیشکل گل و خشتی و با اعمال تمهیدات خردمندانه حفظ شده است (لباف، همان، 1134-1136). در نقاشی محراب رنگهای شنگرف، زرد، نارنجی، سبز، آبی و صورتی به کار رفته، و بر بخشهای مختلف محراب 4 کتیبه نوشته شده است. طولانیترین کتیبه در اطراف محراب و در داخل قابی به عرض 17 سانتیمتر نقش بسته است که با «بسمالله الرحمٰن الرحیم» آغاز، و با آیههای 55 و 56 سورۀ «مائده» (5) ادامه مییابد. کتیبۀ دیگر بر بالای محراب کوچک میانی، در داخل قابی مستطیلشکل قرار دارد و متن آن در دو سطر عبارت است از: «مما امر به الشیخ الرئیس محمد بن محمد تقبلالله منه و رضی عنه الملک الله» (لباف، «سیر»، 1136). کتیبهای نیز بر حاشیۀ محراب میانی، شامل آیههای آغازین سورۀ «مؤمنون» (23) قرار دارد. در کتیبۀ دیگر بر بدنۀ محراب کوچک میانی چنین نوشته شده است: «عمل ابوسعید بن محمد الساربان» (همانجا). کتیبهها به خط کوفی تزیینی برجستهاند و به نظر میرسد متعلق به دوران سلجوقیان باشد (همان، 1136-1137). این بنا به شمارۀ 340 به ثبت تاریخی رسیده است (مشکوٰتی، 85).
حمدالله مستوفی، نزهة القلوب، به کوشش لسترینج، لیدن، 1331 ق/1913 م؛ خسروی، محمدرضا، جغرافیای تاریخی ولایت زاوه، مشهد، 1366 ش؛ زنگنه، ابراهیم، تاریخ و رجال شرق خراسان، مشهد، 1389 ش؛ صبور صادقزاده، مهدی، «گزارش پیشرفت فعالیتهای میراث فرهنگی خراسان در 6ماهۀ اول 1371 ش»، مرکز اسناد و مدارک میراث فرهنگی، تهران، 1371 ش؛ همان، «در 6ماهۀ دوم 1372 ش»، تهران، 1373 ش؛ عثمان، محمد عبدالستار، المدینة الاسلامیة، کویت، 1408 ق/ 1988 م؛ عدل، شهریار، «نگاهی به برداشتها و دیدهای شمارگانی (دیژیتالی) و فتوگرامتریشدۀ زوزن و بسطام»، اثر، تهران، 1377 ش، شم 29 و 30؛ همو، «یادداشتی بر مسجد و مدرسۀ زوزن»، اثر، تهران، 1367 ش، شم 15 و 16؛ فصیح خوافی، احمد، مجمل فصیحی، به کوشش محمود فرخ، مشهد، 1339 ش؛ «فهرست پروژههای مرمتی خراسان، سالهای 1363-1366، 1368، 1370 ش»، مرکز اسناد و مدارک میراث فرهنگی، تهران، 1374 ش؛ قرآن کریم؛ «گزارش تفصیلی عملیات انجامشده در بنای تاریخی مسجد ملک زوزن»، مرکز اسناد و مدارک میراث فرهنگی، تهران، 1367 ش؛ لباف خانیکی، رجبعلی، «سیر تحول مسجد جامع زوزن»، هنر و معماری مساجد، تهران، 1384 ش، ج 2؛ همو، سیمای میراث فرهنگی خراسان، تهران، 1378 ش؛ مجد خوافی، روضۀ خلد، به کوشش حسین خدیوجم، تهران، 1345 ش؛ مشکوٰتی، نصرتالله، فهرست بناهای تاریخی و اماکن باستانی ایران، تهران، 1349 ش؛ نیز:
Blair, SH. S., »The Madrasa at Zuzan: Islamic Architecture in Eastern Iran on the Eve of the Mongol Invasions«, Muqarnas, Leiden, 1985, vol. III; Godard, A., Āthār-é Īrān, Haarlem, 1949; Hillenbrand, R., Islamic Architecture: Form, Function and Meaning, Edinburgh, 1994; Wilber, D. N., The Architecture of Islamic Iran (The Il Khānid Period), Princeton, 1955.
رجبعلی لباف خانیکی
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید